آمریکاییها قرن ۲۱ را (آنطور که در کتاب «استراتژی امنیت ملی آمریکا در قرن ۲۱» نوشته و در سال ۱۹۹۸ میلادی منتشر کردند و آنطور که اندیشمندانی نظیر فوکویاما و هانتینگتون پیشبینی کرده بودند) قرن کدخدایی و سلطه مقتدرانه هژمون تکقطبی آمریکایی بر جهان تصویر و بر این باور بودند که پس از فروپاشی شوروی، اندیشه لیبرال سرمایهداری حاکم بلامنازع بر جهان خواهد شد.
آنان چند پیشبینی بامزه! کرده بودند که نشاندهنده عمق حماقت شان است از جمله اینکه: «حکومت ایران طی ۲۰ سال آینده و قبل از ۲۰۱۸ سقوط خواهد کرد»، «ایران یا باید دست از جمهوری بردارد و به یک حکومت قرون وسطایی تبدیل شود و یا باید از اسلامی بودن دست بکشد و در نظام سیاسی جهان (نظام سلطه) هضم شود»، «رژیم سوریه تغییر کرده و با رژیم صهیونیستی صلح نموده و رابطه برقرار خواهد کرد»، «عمق اختلافات بین ایران و عراق، ترکیه و سوریه، عراق و ترکیه و… منطقه را وارد یک جنگ بزرگ کرده و همین امر سبب تغییرات بنیادین در جغرافیای منطقه خواهد شد»، «سقوط جمهوری اسلامی ایران مانند سقوط شوروی که سبب سقوط کمونیسم در جهان شد، سبب سقوط حکومتهای دینی و نابودی تفکر بنیادگرایی دینی خواهد شد»، «بین رژیمهای عربی در منطقه با رژیم صهیونیستی صلح برقرار شده و همین امر سبب ایجاد اتحاد عربی علیه ایران خواهد شد»، «خاورمیانه بزرگ و جدید با تقسیم هر یک از کشورهای منطقه به چند کشور کوچکتر ، بر اساس توازن قدرت و مبتنی بر اقتدار رژیم صهیونیستی و سلطه اسلام کنترل شده وهابی ایجاد خواهد شد» و…
اما جمهوری اسلامی ایران با عبور از گردنههای خطرناک و غلبه بر انواع فتنهها، براندازیها، تحریمها و توطئههای رنگارنگ، رفته رفته به قدرت مسلط منطقه تبدیل و نقشههای شیطانی آنان را در عراق و سوریه عقیم کرد و تروریسم تولیدی آمریکا در منطقه را نابود و سبب تقویت محور مقاومت و تضعیف محور شرارت «غربی، غبری، وهابی» شد.
و اینک تقریباً تمام پیشبینی های احمقانه شیطان بزرگ قبل از رسیدن به سال ۲۰۲۵ تحت تأثیر انقلاب اسلامی و ظهور قدرتهای جدید، اشتباه از آب درآمده و همین امر آمریکا را بیش از پیش عصبانی کرده و همین عصبانیت، سبب بروز یک اشتباه راهبردی در هیأت حاکمه آمریکا مبنی بر راهاندازی جنگ مالی و استفاده از مزیت مطلق دلار بر علیه ایران شدهاست. با این اشتباه دیر یا زود دنیا شاهد از بین رفتن مزیت کذایی دلار برای آمریکا و خروج کشورها از زیر سلطه دلار خواهند بود.
ملاحظه: گرچه امروز جمهوری اسلامی ایران تحت تأثیر عوامل متعدد (عمدتاً) داخلی دچار التهاب اقتصادی شده و سوءمدیریت مسئولین، زمینه را برای بهرهبرداری حداکثریِ دشمن فراهم کرده و سرکردگان آمریکا نیز به دلیل شکست در عرصه های میدانی، این بار روی مهمترین ظرفیت و توانمندیِ خود یعنی دلار، حساب باز کرده و راهبرد جنگ مالی خود را دقیقاً بر بستر آسیبهای روحی، روانی و فکری مردم ایران استوار ساختهاند، اما این خواب و خیال نیز بحول و قوه الهی نتیجه معکوس داده و دشمنان را سرافکنده خواهد کرد.
آمریکاییها معتقدند که جنگ مالی و تشدید فشار اقتصادی با انجام عملیات سنگین روانی، سبب عصیان مردم و ظهور اغتشاشات و شورش علیه حاکمیت خواهد شد و مردم از ترس دشمن، به دشمن پناه برده و از ترس مرگ، خودکشی خواهند کرد!
آنها در این راستا برای بهرهبرداریِ حداکثری و دامن زدن به اغتشاشات خیالی در ایران، اقدام به سازماندهی کلیه عوامل میدانی و پادوهای ضدانقلاب شامل: «منافقین»، «سلطنت طلبها»، «فرق ضاله»، «سستکمربندها»، «جاسوسان و نفوذیها»، «تروریستها» و… نموده تا در لحظه مناسب بر اغتشاشات قشری و صنفی سوار شده و نظام را به کرنش و تسلیم در برابر زیادهخواهی آنان وادار نمایند!
حقیقت این است که جنگ مالی دشمن بیش از آنکه برای ما تهدید باشد، یک فرصت طلایی برای ما جهت واقع نگری و بازگشت به ارزشهای حیاتی نظام و یک تهدید جدّی برای آمریکا در راستای مرگ سلطه دلار است.
مسئولان ارشد ایران در قوای سه گانه بایستی در این جنگ اقتصادی، با اقدامات انقلابی، نسبت به خنثیسازی توطئه دشمن و ترمیم اعتماد مخدوش شدهِ ملی اقدام نمایند. و البته تردیدی نیست که ملت بزرگ ایران به محض مشاهده عزم جهادی و انقلابی مسئولان، برای حل مشکلات کشور، به میدان آمده و ترفندهای شیطان بزرگ را از بین خواهند برد.
شایان ذکر است از مدتی قبل روند حذف دلار به ویژه از اقتصاد آسیا به طور جدّی آغاز شده و به سرعت پیش می رود.
اکنون کشورهای قدرتمند بسیاری هستند که همدست شده اند تا دلار را به عقب برانند از جمله چین و روسیه اکنون بیش از گذشته به هم نزدیک شده و تجارت میان خود با استفاده از ارزهای ملی را سرلوحه کارهایشان قرار داده اند. تنها در سال میلادی گذشته روند تجارت بدون دلار ۳۱ درصد رشد داشته و به ۸۷ میلیارد دلار رسیده است. وزارت امور اقتصادی روسیه اعلام کرده است که انتظار می رود این میزان در سال جاری به ۱۰۰ میلیارد دلار برسد. هم اکنون چین بزرگترین شریک تجاری روسیه شده است. در سال ۲۰۱۷ بالغ بر ۱۵ درصد تجارت بین المللی روسیه با چین بود. این رقم در نخستین ماه سال ۲۰۱۸ به بیش از ۱۷ درصد افزایش یافته است.