فاجعه اصلاح طلبان غربزده برای کشور و ناتوانی آنها از مدیریت میدان فردوسی

                                           اسحاق جهانگیری

شرایطی که امروز بر اقتصاد کشور حاکم است نتیجه عملکرد ذهنیت ها و سیاستگذاری های اصلاح طلبان خائنی است که با استفاده از رانت و فامیل بازی سالهاست که در دستگاه های دولتی بویژه مراکز اقتصادی رخنه کرده و به تاراج و غارت بیت المال مشغولند.

امروز همین جماعت اصلاح طلب که باید در قبال عملکرد چندین ساله ِ خود و اعمال سیاست های غلطِ پولی پاسخگو باشند، طلبکار شده و بر مسند مدعی تکیه زده و با صغری و کبری چیدن، زمین و زمان را به هم می دوزند تا بگویند نابسامانی و التهاب در معیشت مردم و اقتصاد و بازار و نیز افزایش سرسام آور قیمت ارز و سکه تقصیر متولیان نظم و امنیت یعنی سپاه و ارتش است.

در صورتی که اگر همین نظامیان نبودند، این آقایان اصلاح طلب که در دریایی از ثروت و اشرافیت غرق شده و در خانه های چند میلیاردی مشغول زندگی آن چنانی هستند، به دست جنایت کارانی نظیر داعش و منافقین به قتل رسیده بودند.  

باید از این غربزده ها پرسید: هزاران کیلومتر در دست ارتش و سپاه است، ولی یک میدان فردوسی در دست شماست، آیا توانسته اید آنجا را مدیریت کنید؟

ایران هجدهمین کشور پهناور جهان است و الان در منطقه ای بسیار ناامن و بحران زده غرب آسیا، از امنیت بسیار بالایی برخوردار است و با وجود تمام کاستی‌ها، هیچ کس در داخل احساس ناامنی نمی کند؛ اما گویا مدیران اشرافی غربگرا با چمبره زدن بر دستگاه های عریض و طویل اجرایی و برخورداری از ۸۰ درصد بودجه و امکانات نتوانسته و یا نخواسته اند حتی یک میدان فردوسی که مرجع نرخ گذاری ارز است را به درستی مدیریت کنند.

ملاحظه: انسان ها در گذر زمان و در اثر ناملایمات، جوهره مردانگی و مروت شان سنجیده خواهد شد و میزان دعاوی و شعارهای شان محک خواهد خورد، لذا شعار اصلاح طلبی و ادعای دلسوزی برای نظام و مردم از جانب افرادی که دارای تفکرات غربگرایی و لیبرالیستی هستند، فقط در میدان عمل و اقدام است که ارزیابی می شود. لذا بر این مبنا، ملاحظه می شود که حقیقتاً ذره ای صداقت و درستی در این افراد وجود ندارد و آنها فقط برای تصاحب قدرت و امکانات، دست به فریب افکار عمومی زده و شعارهای توخالی می دهند اما وقتی به موقعیتی رسیدند، به چیز دیگری فکر نمی کنند.