دقیقا در فضایی که به دلیل اقدامات جنونآمیز محمد بن سلمان (ازجمله ترور وحشیانه و امحای جسد جمال خاشقجی در ترکیه و قتل عام هزاران غیرنظامی در یمن)، خبرِاول همه رسانههای بینالمللی معطوف به نظام سفاک آل سعود است و همزمان با انتشار یک مقاله مهم در روزنامه نیویورک تایمز درباره طرح ترور مخالفان رژیم سعودی با محوریت بن سلمان، که این حکومت را به عنوان یکی از بزرگترین حامیان تروریسم دولتی، معرفی کرده، ناگهان اظهارات مشکوک و تامل برانگیز رئیس دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران، تمام توجهات را به سمت کشورمان به عنوان یک کشور مسئله دار معطوف می کند.
ظریف، در گفتگو با سایت خبرآنلاین (متعلق به حسین انتظامی، از نزدیکان علی لاریجانی) در ۲۲ آبان، مدعی پولشویی در ایران شده! و می گوید:
” پشت برخی از این فضاسازیها و نگرانی ها هم منافع اقتصادی هست. پولشویی یک واقعیت در ایران است و از آن خیلیها منفعت میبرند.
نمی خواهم این پولشویی را نسبت بدهم به هیچ کجا. ولی آنجاهایی که هزاران میلیارد پولشویی انجام میدهند، حتما آنقدر توان مالی دارند که دهها میلیارد یا ۱۰۰ها میلیارد هزینه تبلیغات و فضاسازی بکنند.
وزارت خارجهای که مجموع بودجهاش هزار و ۱۰۰ میلیارد تومان است؛ یعنی کمتر از بودجه برخی دستگاههای فرهنگی که ارتباط دارند به برخی ارگانهای قدرتمند کشور.
ما که نمیتوانیم با این فضاسازی مقابله کنیم. یک فضاهایی درست کردند کسانی که در یک قلم معاملهشان ممکن است ۳۰ هزار میلیارد منافع جابهجا بشود.
من نمیخواهم دستگاهی را متهم بکنم ولی افرادی پشت القای این تصورات هستند.
ادعاهای واهی و سخیف ظریف خوراک تبلیغی خوبی را برای رسانه های معاند و ضدانقلاب خصوصا دارودسته آل سعود و حامیان منطقه ای و بین المللی آن برای رهایی از پرونده ترور قاشقچی و باتلاق یمن فراهم کرده و با شور و اشتیاق زیاد به آن پرداخته و در آینده نیز از آن بهره برداری بیشتری خواهند کرد.
مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا نیز بارها با متهم کردن جمهوری اسلامی ایران به «پولشویی» و «تامین مالی تروریسم» و… همین ادعاها را در مجامع جهانی مطرح کرده و حالا همان اتهامات را از زبان ظریف مشاهده می کنیم!
ملاحظه: ادعاهای ظریف حتی اگر در مواردی حقیقت هم داشت (که به هیچوجه ندارد)، نباید در شرایط تحمیل فشارهای سنگین همهجانبه سیاسی و اقتصادی از سوی نظام سلطه بر کشورمان، به این شکل ناشیانه مطرح می شد تا بهانه و توجیه کافی به دست جنایتکارانی چون ترامپ، پمپئو و بولتون بدهد. اما خود ظریف به خوبی می داند که این اتهامات تا چه اندازه ناجوانمردانه و جفاکارانه است و فقط با هدف ایجاد عملیات روانی علیه نهادهای خودی مطرح شده و اگر دستگاه قضایی در این مورد و یا موارد مشابه با مدیان برخورد کرده و از آنها بخواهد مستندات دعاوی خود را ارائه کنند، شاید در آینده شاهد چنین اظهارات سخیف و دشمن شادکن نباشیم.
موضوع اصلی که مدّنظر ظریف و همفکرانش قرار دارد و با اتهام زنی علیه نظام جمهوری اسلامی، قصد تاثیرگذاری بر روی آن را دارد، CFT است که فعلا با هوشیاری شورای نگهبان، مانع از تصویب آن شده و جماعت غربگرا نمی توانند با تصویب آن، راه را برای فشارِ بیشترِ غرب بر مقدرات کشور، هموار کنند! به زبان ساده یعنی ظریف و همفکرانش دغدغه آمریکا و اروپا را دارند و به هیچوجه منافع ملی برایشان معنا و مفهومی ندارد.
بدیهی است؛ در شرایطی که این چنین فضای فشار و تحریم در صحنه اقتصادی جهانی علیه ما تعریف شده، چارهای جز این نداریم که دست به «مقاومت نامتقارن» بزنیم، که یکی از راههای آن دور زدن همه آن سازوکارهایی است که تحت عنوان «شبکه مالی جهانی» قصد تحریم کامل جمهوری اسلامی را دارند. اما متاسفانه رئیس دستگاه دیپلماسی، خواسته یا ناخواسته، در پازلی بازی می کند که دشمنان این آب و خاک طراحی کردهاند، و در شرایط حساس، اظهاراتی را مطرح می کند که با هر منطقی، جز آب به آسیاب دشمن ریختن نیست و بسیار جای تامل دارد.